برای آشنایی با اسلام ناب محمدی (ص) و شناخت حقایق قرآن ناگزیر به شناخت سنت پیامبر (ص) و اخبار و احادیث امامان معصوم هستیم، از سویی نیز وجود درغگویان و حدیث سازان و درهم آمیختگی احادیث صحیح و جعلی، این شناخت دقیق را برای مردم مشکل می سازد؛ از این رو سه تن از بزرگان شیعه، کمر همت بسته و اقدام به جمع آوری و نوشتن چهار کتاب روایی ارزشمند کردند. این کتاب ها معروف به «کتب اربعه» و مؤلفان آن ها را «محمد بن ثلاث» می نامند؛ زیرا اسامی هر سه محمد و کنیه هر سه ابو جعفر بوده است.
1ـ اصول کافی، تألیف ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی، دارای 16199 حدیث؛
2ـ من لایحضره الفقیه تألیف ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق شامل 5963 حدیث؛
3ـ تهذیب، تألیف ابوجعفر محمد بن الحسن معروف به شیخ طوسی دارای 13590 حدیث و استبصار که این کتاب نیز تألیف شیخ طوسی است و 5511 حدیث دارد.
شیخ صدوق از کسانی است که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم (ع) به مسافرت های بسیار رفته است در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث می پرداخته است. صدوق برخی از کتاب های خود را در این سفرها تألیف کرده است. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است.
صدوق سرانجام به دعوت صاحب بن عباد نخست وزیر دولت آل بویه در زمان رکن الدوله دیلمی و مردم شهر ری، به آن شهر آمده، تشکیل حوزه و کلاس درس داد و به تدریس فقه و احادیث اهل بیت (ع) مشغول گردید.
سرانجام شیخ صدوق این عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر شریف و پر برکتش در سال 381 ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست. پیکر پاکش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم مدفون گردید.
امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.
در عهد حکومت فتحعلی شاه قاجار در حدود سال 1238 ه. مرقد شریف صدوق که در اراضی ری قرار دارد به دلیل بارندگی های زیاد خراب شده و رخنه ای در آن پیدا می شود، برای تعمیر مرقد اطرافش را می کندند تا به سردابی که مدفن شیخ صدوق بود برخورد می کنند ناگهان بدن شریف صدوق را کاملاً سالم آنچنان که گویا تازه از حمام آمده باشد مشاهده می کنند و اثر خضاب را در انگشتان شریفش می بینند. 20 نفر از بزرگانی که خود شاهد این کرامت بوده اند می توان به میرزا ابوالحسن جلوه، حضرت آیت الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم والد حضرت آیت الله مرعشی نجفی حاج سید محمود مرعشی نام برد.
آری این چنین است سرانجام عاشقان و دلدادگان کوی حضرت دوست که که مس وجود خود را با کیمیای محبت او به طلا مبدل ساختند.
1 - برادرش حسین بن على بن موسى بن بابویه قمى
2 - شیخ مفید (محمد بن محمد بن نعمان)
3 - شیخ ثقة الدین حسن بن حسین بن على بن موسى بن بابویه، برادرزاده صدوق
4 - على بن احمد بن عباس، پدر شیخ نجاشى
5 - ابو القاسم، على بن محمد بن على خزاز
6 - ابن غضائرى، ابو عبدالله، حسین بن عبید الله بن ابراهیم
7 - شیخ جلیل، ابو الحسن، جعفر بن حسین حسکه قمى، (استادِ شیخ طوسى)
8 - شیخ ابو جعفر، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستى
9 - ابو زکریا، محمد بن سلیمان حمرانى
10 - شیخ ابو البرکات، على بن حسن خوزى
از جمله تألیفات ایشان است:
1 - من لا یحضره الفقیه
مشهورترین و بزرگترین کتاب صدوق همین کتاب است که یکى از کتب اربعه روایى شیعه به شمار مىرود.
این کتاب در بردارنده نزدیک به شش هزار حدیث است که بر اساس موضوعات مختلف فقهى تدوین شده است.
شیخ صدوق در مقدمه کتاب نوشته است: «من نخواستم مانند سایر مصنفان روایاتى را که در هر موضوع رسیده است ثبت کنم بلکه در این کتاب روایاتى را آوردهام که بر اساس آن فتوا مىدهم و آنها را صحیح مىدانم و معتقد به صحت آنها هستم و میان من و پروردگار حجت است.»
مرحوم مامقانى به نقل از علامه طباطبایى (سید بحر العلوم) مىنویسد: «برخى از اصحاب، روایات کتاب (الفقیه) را بر سایر کتب اربعه به چند دلیل ترجیح مىدادند؛ اول: برخوردارى مؤلف از حافظهاى قوى که سبب ضبط بهتر روایات است. دوم: استوارى وى در نقل روایات. سوم: متاخر بودن کتاب «من لایحضره الفقیه» از «کافى» و چهارم: صدوق صحت آنچه در این کتاب آورده را ضمانت کرده است. پنجم: هدفش تنها نقل روایت نبوده بلکه به آنچه نقل کرده فتوا داده است.
شاید بتوان گفت مهمترین کتاب شیخ صدوق که خود نیز از آن یاد کرده و تا زمان پدر شیخ بهایى مورد استفاده عالمان دینى بوده کتاب «مدینة العلم» است که متاسفانه مفقود شده است و با کمال تاسف به دست ما نرسیده است.
بنا به نوشته ابن شهر آشوب در کتاب معالم العلماء کتاب مدینة العلم، ده جلدى و «من لا یحضره الفقیه» چهار جلدى است و از این نوشته معلوم مىشود که «مدینة العلم» بیش از دو برابر «من لا یحضره الفقیه» بوده است.
شیخ طوسى، شیخ منتجب الدین و دیگران از این کتاب به عنوان یکى از مهمترین تالیفات شیخ صدوق یاد کردهاند و بسیارى از بزرگان دین از کتاب «مدینة العلم» روایت کردهاند.
شیخ حسین بن عبدالصمد حارثى (پدر شیخ بهایی) در کتاب درایهاش نوشته است: «پایهها و اصول معتبر حدیث ما پنج کتاب است: کافى، مدینة العلم، من لا یحضره الفقیه، تهذیب و استبصار»
علامه مجلسى و دیگران تلاشهای فراوان و اموال زیادى صرف یافتن این کتاب کردند ولى اثرى از آن به دست نیاوردند.
شیخ صدوق این کتاب را در اواخر عمرش تالیف کرده است. در آن عصر از طرف فرقه اسماعیلیه که نفوذ بسیار داشتند و از سوى فرقه زیدیه و طرفداران جعفر کذاب و پیروان زیادى از اهل تسنن ایرادهایى به فرقه امامیه وارد مىشد و آنان بدین وسیله اذهان مردم را مشوش مىکردند.
از این نظر شیخ صدوق کتاب «کمال الدین» را تالیف کرد. او در اول این کتاب اشکالات مخالفین را نقل مىکند و به آنها پاسخ مىدهد و به خوبى از عقیده امامیه دفاع کرده به طور تفصیل درباره قائم آل محمد (عج ) بحث مىکند.
شیخ صدوق در مقدمه این کتاب مینویسند به دلیل حیرانی شیعیان در امر غیبت، اندوهگین بودم تا این که شبی در عالم خواب حضرت ولی عصر(عج) را دیدم که بر در خانه کعبه ایستاده است و من، با دلی مشغول و حالی پریشان، به او نزدیک شدم. آن حضرت، در چهره من نگریست و راز درونم را دانست. بر او سلام کردم و پاسخم را داد. سپس فرمود: «چرا در باب غیبت کتابی تألیف نمیکنی تا اندوهت را زایل سازد؟» عرض کردم: «یا ابن رسول اللَّه! درباره غیبت چیزهای تالیف کردهام». فرمود: «نه به آن طریق. اکنون تو را امر میکنم که درباره غیبت، کتابی تألیف کنی و غیبت انبیا را در آن بازگویی».
از خواب برخاستم و تا طلوع فجر به دعا و گریه و درد دل و شکوه پرداختم. چون صبح دمید، تألیف این کتاب را آغاز کردم.
4 - التوحید
5 - الخصال
6 - معانی الأخبار
7 - عیون أخبار الرضا علیهالسلام
8 - الأمالی
9 - المقنع فی الفقه
10 - الهدایة بالخیر
این عالم بزرگ اسلام و شیعه، پس از عمرى پر برکت در سال 381 هجرى دیده از جهان فانى فرو بست و به سراى باقى شتافت.
وفات او در شهر رى بود و با این حادثه عظیم و تاسف بار، غبار غم و سراسر عالم تشیع را فرا گرفت و عاشقان مکتب اهل بیت علیهمالسلام در میان اندوه و اشک، پیکر مطهر وى را تشییع کردند و در نزدیکى مرقد حضرت عبدالعظیم حسنى (در شهر رى) به خاک سپردند.